قاچاق کالا در شرایطی که همسان ان در داخل تولید می شود اسیب های جدی به صنعت داخلی را به همراه خود دارد. این رخداد هنگامی شکلی حاد به خود می گیرد که صنعت داخلی به هر دلیلی توان رقابت با صنایع خارجی را نداشته باشد. با اگاهی به اینکه بخش اعظم قاچاق کالا از درگاه ها رسمی وارد کشور می شوند جلوگیری از این رویداد به صورت خاص وظیفه دولت است. اگرچه برخی اقدامات صورت گرفته در این راستا، بسیار کارساز بوده است که می بایست ادامه دار باشد. طرح رجیستری گوشی همراه، نرم افزارهای کنترل یکپارچه واردات و... از این قبیل اقدامات توسط دولت می باشد.

گرداوری اطلاعات مشتریان، دسترسی به اطلاعات موردنیاز، تجزیه و تحلیل عملکرد سرویس کاران، سنجش میزان رضایتمندی مشتریان، بازاریابی کارسازتر، ارسال پیامک مربوط به موارد مصرفی، مدیریت بر سرویس های ارائه شده، پنل حرفه ای SMS و ارائه سریع تر اطلاعات سرویس به سرویس کاران از جمله مواردی است که توسط نرم افزار انجام شده است.

تولید داخلی هنگامی رونق خواهد گرفت که ما بتوانیم سهم بزرگی از کالای تولیدشده خود را در داخل کشور از طریق مصرف کنندگان ایجاد نماییم و ان را به مرحله ارزش افزوده برسانیم و همچنین بتوانیم از طریق صادرات، سهم ارزش افزوده به دست اوریم. ما با رونق تولید داخلی، افزایش درامد ملی را تقویت می کنیم که این امر خود به تنهایی بر رونق اقتصادی تاثیرگذار خواهد بود و از این طریق می توانیم به اشتغال دست پیدا کنیم. ما اگر بخواهیم به این سطح از مصرف کالای داخلی دست یابیم می بایست در این زمینه فرهنگ سازی های فراخور انجام دهیم که مبتنی بر شاخص های مصرف داخلی باشد؛ یعنی بایستی یکی از بزرگ ترین سدهای خود که مشکل قاچاق کالا است را از سر راه خود برداریم و با ان به صورت جدی برخورد نماییم. مبارزه با کالای قاچاق یکی از راه های رسیدن و تحقق شعار سال به شمار می اید و لازمه این امر گذر از مرحله شعار است تا بتوانیم به عمل دست یابیم.

مقبولیت و تغییر ذهنیت ایرانی ها برای ترجیح دادن کالاهای ایرانی به خارجی سال ها به طول خواهد کشید. مقامات نیز باید با چاره اندیشی درباره مسائلی همچون نرخ بالای کالای قاچاق، نرخ بهره بالا، بروکراسی پیچیده و قانون گذاری های مربوط به کسب و کار به یاری صنایع داخلی بشتابند و تا زمانی که این مسائل ازمیان نروند، تولیدکنندگان ایرانی با مشکل مواجه خواهند بود.

خدمات پس از فروش، نقش کارسازی در ایجاد رغبت و جذابیت هر چه بیشتر در خرید کالای ایرانی ایفاء می کند. در واقع هر کالا و محصولی که از خدمات پس از فروش مناسبی برخوردار است اطمینان خاطر بایسته را در اذهان جامعه ی هدف و مخاطبان ان محصول نسبت به استفاده صحیح از کالای خریداری شده ایجاد می کند زیرا در چنین شرایطی، مشتری به این جمع بندی می رسد که در صورت بروز خرابی و نقصان در کالای مورد نظر با خدمات پس از فروش فراخور از مزیت رفع نارسایی های احتمالی برخوردار خواهد شد و فراتر از ان، هنگامی که یک کالا را خدمات پس از فروش مناسب پوشش می دهد قاعدتاً از ضریب کیفی پسندیده ای نیز برخوردار می شود زیرا برای کارخانه یا مرکز تولیدکننده کالا مقرون به صرفه نخواهد بود که به طور بسامان شاهد ارجاع و بازگشت تولیدات خود برای زدایش خرابی های احتمالی باشد.

از شایان ترین موارد تاثیرگذار، کیفیت کالای خارجی و تبلیغات می باشد. برخی افراد هنگامی که کالای خارجی با کیفیتی را مصرف می کنند با گذشت زمان به صورت عادت به سوی ان محصول می روند و حتی اگر ان کالا کیفیت خود را از دست بدهد باز هم برای این افراد مورد تائید بوده و حاضر نیستند تا کالای ایرانی با کیفیت را خریداری کنند.

تهاجم اقتصادی نیاز به اموزش همگانی دارد. برای این تهاجم، رسانه ها و سرمایه داران تبلیغات گسترده ای را انجام می دهند و این مسئله باعث می شود که مصرف کالای خارجی بیشتر توسعه یابد؛ بنابراین برای حل مشکل نیاز به یک عزم همگانی مردم می باشد.

متاسفانه مصرف بالای کالاهای خارجی بی گمان فقر و بیکاری را افزایش داده و وابستگی اقتصادی را به کشور تحمیل می کند یکی از بهترین راهکارهای موجود، عِرق ملی بوده و مردم با همیاری می توانند از تولید داخل حمایت کنند.

یکی از عناصر اصلی موفقیت در تجارت، وابسته به توان رقابتی است و پیش نیاز بالا بردن توان رقابتی بنگاه های اقتصادی و تولیدی به  پیش رو بودن ان ها معطوف می شود. قاعدتاً در چنین شرایطی سطح بهره وری منابع افزایش یافته و ظرفیت های تولیدی، بازدهی بنگاه ها و کیفیت محصولات تولیدی ان ها نیز تقویت خواهد شد. در واقع رقابت پذیری یکی از برجسته ترین شاخص های اقتصادی به شمار اورده می شود تا جایی که مجمع جهانی اقتصادی یکی از ارکان مؤثر در افزایش رفاه را در این مؤلفه عنوان می کند. برای اندازه گیری شاخص رقابت پذیری جهانی، فاکتورهای تاثیرگذار بر رقابت پذیری به 12 گروه، تحت عنوان ارکان رقابت پذیر تقسیم می شوند که نهادها، ثبات در حساب های دولتی، زیرساخت ها، بهداشت و اموزش ابتدایی، اموزش عالی و حرفه ای، کارایی بازار کالا، کارایی بازار نیروی کار، پیشرفته بودن بازار مالی، امادگی فنّاورانه و ... از نمونه های ان به شمار می اید. اگر سازمانی بخواهد در شرایط رقابتی خود را حفظ کند می بایست در عرصه توانمندسازی به نیروبخشی خود بپردازد از این رو رشد سریع فناوری، افزایش انتظارات مشتریان به انگیزه وجود محصولات رقیب، ضرورت و انعطاف پذیری بنگاه ها در مقابل تغییرات ناگهانی و افزایش اثربخشی و کارایی ان ها از دیگر مواردی است که توجه به ان مسبب توفیق در فضای رقابتی خواهد شد.